فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

کارتون | کلاهی از پوست آدم‌های مرده

  • کد خبر: ۵۷۹۹۲
  • ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۹
کارتون | کلاهی از پوست آدم‌های مرده
پول درآوردن از مرگ و زندگی آدم ها. موضوعی که دست مایه آخرین اثر «تام یانسن»، کارتونیست هلندی، شده است. یانسن در این اثر، خیلی صاف و پوست کنده، بدون پرداختن به جزئیات اضافی به موضوع می‌پردازد.
امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - نمی‌خواهم ادای فیلسوف‌ها را دربیاورم و شما را وارد بحث‌های بی پایان فلسفی بکنم. برای همین هم یکراست می‌روم سر اصل مطلب: «واقعیت با حقیقت توفیر می‌کند». واقعیت هیچ وقت تغییر نمی‌کند. اما حقیقت را می‌شود تفسیر کرد. ولی بعضی امور، هر دو قسم ماجرایشان یک شکل است. دقیقا مثل یک تیله شیشه‌ای شفاف که از هر طرف مثل یک تیله شیشه‌ای است، نه بیشتر، نه کمتر با همان جرم و حجم و شکل ظاهری که از آن می‌شود توقع داشت. واقعیت و حقیقت بعضی ماجرا‌ها یکی است. لازم نیست که آدم، هوش سرشاری داشته باشد و حقایق را تکه تکه جمع بکند تا بفهمد اصل قضیه از چه قرار است.
 
فرقی هم نمی‌کند که قد آدم کوتاه باشد یا بلند، زیر خروار‌ها آب در اقیانوس اطلس باشد یا روی بلندی‌های فلات تبت، در برجی پرطمطراق در پاریس باشد یا در بیغوله‌های اطراف بمبئی، گلوله شیشه ای، همان است که بود. البته خوب است که آدم هر روایت را از زاویه خودش نگاه بکند و استقلال رای داشته باشد. ولی گاهی  اوقات از هر زاویه‌ای نگاه بکند، فرقی در اصل ماجرا نمی‌کند. مثل قضیه واکسن کرونا و مابقی حواشی آن که هرطور نگاه کنید، آخرش به پول ختم می‌شود؛ پول درآوردن از مرگ و زندگی آدم ها. موضوعی که دست مایه آخرین اثر «تام یانسن»، کارتونیست هلندی، شده است. یانسن در این اثر، خیلی صاف و پوست کنده، بدون پرداختن به جزئیات اضافی به موضوع می‌پردازد. چهارنفر آدم و یک جعبه، تمام عناصر کارش را تشکیل می‌دهند. چهارنفری که هرکدام نشانه یک چیز هستند. در میانه تصویر، دو مرد باهم درگیر هستند و می‌خواهند جعبه‌ای را که رویش نوشته شده است واکسن کووید ۱۹ از چنگ هم دربیاورند. پایین پایشان، زنی سیاه پوست با کودکی که به پشتش بسته است، پشت به تصویر ایستاده است و دارد این جدال را نگاه می‌کند.
 
مرد چاق و اخمویی که سمت چپ تصویر قرار گرفته است، نشانه ثروتمندان است. مرد دیگر که قدری قلچماق‌تر به نظر می‌رسد، نشانه کشور‌های توسعه یافته است که دارد داد می‌زند: «تقسیم کنیم». ولی تقسیم کردن چه چیز؟ تقسیم کردن سود سرشار تولید واکسن و هزار عایدی دیگر شیوع همه گیری، یا تقسیم کردن خود واکسن و نجات آدم ها؟
 
در انتها زن و فرزندش که غمگین و متعجب هستند، نشانه عده زیادی از آدم‌ها و ممالک جهان سومی و فقیر هستند و هیچ شانسی برایشان متصور نیست. کارتونیست انگار جایی فراتر از بیننده صرف قرار گرفته است؛ جایی که هیچ پس زمینه‌ای ندارد.
 
یانسن، جایی فراتر از تفسیر حقیقت، نشسته است و سعی می‌کند این منظور را برساند که همه این بازی‌ها چیزی جز یک نمایش فریبکارانه نیست. در جهانی که جان آدم‌ها بازیچه ثروت می‌شود، هیچ چیز ارزش ندارد. ولی چرا یانسن به این موضوع پرداخته است؟ در اوضاع همه گیری کرونا، دارایی ثروتمندان جهان بیش از ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده است و آن‌ها قدرت بیشتری پیدا کرده اند، تاجایی که شرکت‌های جدیدی در زمینه داروسازی تاسیس کرده اند تا در این اوضاع درهم وبرهم، سود بیشتری به جیب بزنند.
 
ازسوی دیگر کشور‌های توسعه یافته هم بیکار نبوده اند و هرروز درحال رونمایی از واکسن‌های جدید هستند؛ واکسن‌هایی با اسم‌های مختلف و کارایی یکسان. این وسط فقط کشور‌های فقیر هستند که به فناوری ساخت دارو دست نیافته اند و به جز استفاده کردن از واکسن‌های موجود، چاره دیگری ندارند؛ موضوعی که خیلی از کشور‌ها به آن پی برده اند و سعی می‌کنند از این نمد کلاهی برای خودشان ببافند. ولی کلاهی که از این نمد نصیبشان می‌شود، از پوست آدم‌های مرده است.
 
 
برای خواندن درباره کارتون‌های دیگر روی تصویر زیر کلیک کنید
 
کارتون | سوالی پوشیده در خط‌های مخملین
 
جعبه کارتون‌ها
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->